*مهدی یار*

  • خانه 
  • تماس بامن 
  • ورود 

برترین های ایران درکتاب گینس

27 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*


رتبه های اول ايران در دنيا :

1- بيشترين توليد پسته

2- بيشترين توليد خاويار

3- بيشترين توليد خانواده توت

4- بيشترين توليد زعفران (80% کل توليد جهانی)

5- بيشترين توليد زرشک

6- بيشترين توليدميوه آلويي (از قبيل شفت وگيلاس وغيره )

7- بالاترين دمای ثبت شده روی سطح زمين (70.7 درجه سانتيگرد در کوير لوت)

8- بيشترين تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، ميزان بارش برف 8 متر در 5 روز)

9- بزرگترين واردکننده گندم

10- بيشترين فرار مغز ها

11- بيشترين نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)

12- بالاترين ميزان تشعشات زمينی، با شدت سالانه 260 ميلی سيورت در رامسر (مقايسه= يک عکس راديوگرام سينه 0.05 ميلی سيورت، ميدانهای اطراف چرنوبيل 25 ميلی سيورت)

13- بيشترين تعداد زمينلرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)

14- دقيقترين تقويم دنيا (تقويم جلالی)

15- بيشترين مصرف ترياک و هرويين (امريکا بيشترين مصرف كوكايين را دارد)

16- بيشترين تعداد تغيير پايتخت در طول تاريخ (تهران سي و دومين پايتخت ايرانست)

17- کهنترين کشور دنيا (تاسيس شده در 3200 سال قبل از ميلاد مسيح)

18- ميزبان بزرگترين جميعت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)

19- بزرگترين توليد کننده فيروزه

20- بزرگترين منابع روی در جهان

21- بزرگترين توليد کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل توليد جهانی)

22- بيشترين شتاب پيشرفت توليد علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی يازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)

23- بزرگترين سيستم بانکی اسلامی (کل سرمايه 236 ميليارد دلار)

24- بالاترين ميزان وابستگی به انرژی (بيشترين اتلاف انرژی در جهان)

25- بزرگترين منابع انرژی هيدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 ميليارد دلار بر حسب قيمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)

26- بالاترين تناسب ذخاير به توليد برای نفت در جهان(با ميزان توليد کنونی ايران معادل 89 سال ذخاير نفتی دارد)

27- ارزانترين پايتخت جهان (طبق تحقيق شبکه خبری سي ان ان تهران ارزانترين پايتخت جهانست)

28- بزرگترين فوران چاه نفت در تاريخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادمه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقايسه با نشت نفتی خليج مکسيکو با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)

29- بالاترين آلودگی ديوکسيد گوگرد در هوای شهری

30- قديميترين منبع مصنوعی يا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40000 نفر را فراهم ميکند)

31- بزرگترين مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ايران در موزه بانک مرکزی ايران بزرگترين گنجينه جوهرات جهانست)

32- کهنترين امپراتوری جهان (هخامنشيان اولين ابرقدرت تاريخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جميعت جهان حکومت ميکردند که اين بالاترين درصد جميعت تحت يک دولت در تاريخ هم هست)

33- بيشترين تعداد تلفات در جنگ شيميايی (100000 کشته و 100000 زخمی در جنگ با صدام، ايران همچنين دومين رتبه تلفات تاريخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)

34- بيشترين تعداد و تناسب شيعه گان در جهان (89% جميعت ايران)

35- بالاترين رشد مصرف گاز طبیعی

36- بيشترين رشد تعداد خودروهای گازسوز

البته در آخرين آماري كه در كتاب گينس منتشر شده ممکن است بر حسب گذشت زمان به موارد متفاوتی اشاره شود که شما می توانید با مراجعه به لینک زیر آخرین رکوردها ی مربوط به ایران را مشاهده فرمائید


ركوردهاي ايران در كتاب گينس

 نظر دهید »

ذکر

27 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

الواحِد
امام رضا (عَلیه السَلام) فرموده اند: کسی که بیماری سخت و صعب العلاج داشته باشد، اگر ذکر «یا واحِد» را هر روز هزار و یک مرتبه بگوید، از آن بیماری شفا پیدا خواهند نمود.


اَلاَوَل
در باب آثار ذکر الاَوَل امام رضا (عَلیه السَلام) فرموده اند: هر فردی که مقصود و تصمیم مهمی داشته باشد، در چهل شب، هر شب هزار مرتبه «یا اَوَّل» بگوید، پس بداند که تصمیم او به نتیجه خواهد رسید.


اَلقادِر
از امام رضا (عَلیه السَلام) روایت شده است: هر کس در وقت وضو گرفتن و شستن هر عضوی از اعضای بدنش سه مرتبه بگوید: «یا قادِر» بر دشمنانش پیروز و غالب خواهد شد و همچنین نقل شده است: هر کس دو اسم «القادِرَ المُقتَدِر» را بنویسد و همراه خود نگه دارد و بر خواندن آن مداومت نماید، نیروی او زیاد شده و در کارهای سخت، درمانده نمی شود.


اَلعَلیُّ العَظیم
امام رضا (عَلیه السَلام) بیان داشته اند: هر فردی که بر خواندن دو اسم «اَلعَلیُّ العَظیم» مداومت نماید، صاحب قدر و منزلت در میان مردم خواهد گشت و اگر مسافر به خواندن «العَلیُّ العَظیم» مداومت نماید، به وطن خود به سلامت بازخواهد گشت.


الحَیُّ القَیّوم
همچنین امام رضا (عَلیه السَلام) بیان داشته اند: هر کس ذکر «اَلحیُّ القَیُّوم» را پیوسته بر زبان جاری نماید، عمرش طولانی می گردد و در دل ها تصرف کامل پیدا می کند.


العَزیز
از امام رضا (عَلیه السَلام) نقل شده است: هر کس بعد از نماز صبح ذکر «العَزیز» را 41 مرتبه بخواند، محتاج مردم نمی شود و در میان آنان عزیز می گردد.


الفَتاح
امام رضا (عَلیه السَلام) فرموده اند: هر کس که در روز جمعه بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه بگوید: «یافَتاح» و پس از آن دست بر سینه خود بگذارد، زنگ غفلت از دل او می رود و به هر کس که روی آورد، کارش پیش می رود.


اَلباریُ
روایت شده است که امام رضا (عَلیه السَلام) فرموده اند: هر کس در روز جمعه ذکر «اَلباریُ» را صد مرتبه بگوید: خداوند متعال او را در قبر تنها نمی گذارد و از برای او فرشته ای در ظاهر انسانی مومن می فرستد تا همدم و مونس او باشد.

منابع:
1- خواص الایات: 50، 53، 55، 59، 61.
2- گوهر شب چراغ، ج2: 55.
3- توحید صدوق: 54.
4- ذکرهای
آسمانی کریم خانی: 50- 53، 58،

 نظر دهید »

آیا دلیل تاکید بر نماز صبح را میدانید؟

26 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

پزشکان تأکید می کنند که با خواب غلظت خون بالا میرود و هر زمان که به صبح نزدیک تر می شویم خون غلیظ تر می شود و دقیقا در لحظات نزدیک شدن به اذان به غلظت خون حد اعلا می رسد.

جالب اینجاست کسانی که برای اقامه نماز صبح بیدار می شوند؛ با وضو گرفتن میزان غلظت خون خود را تنظیم می کنند و با خواندن نماز بدن کاملا تنظیم شده وبه حالت عادی بر میگردد.

کسانی که با ورزش های آرامش بخش و انرژی درمانی آشنا هستند میدانند، «چاکراها» نقاط ورود و خروج انرژی به بدن هستند، حالا اگر دقت کرده باشید هنگام وضو گرفتن تنها جایی که از پایین به بالا شسته میشود مسح پاهاست.

شما از نقطه ی انگشت شست پا دست خود را به سمت بالا میکشید . و این یعنی تنها جایی که انرژی مثبت به بدن برمی گرداند مسح پاهاست.

در تمام مراحل وضو گرفتن با هفت «چاکرای» بدن سر و کار داریم. در تمام مراحل از تمام «چاکراها» به وسیله ی آب که منبع پاکی و قداست است انرژی های منفی بدن رو به سمت خارج دفع کرده و در مرحله ی آخر وضو گرفتن انرژی مثبت رو وارد بدن می کنیم


 نظر دهید »

داستان آموزنده زنی که نزد حضرت داوود (ع) از خدا شکایت کرد

21 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

روزی زنى به حضور حضرت داوود (ع) آمد و گفت :
اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
حضرت داوود (ع) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم. با دستم، ریسندگى مى کنم. دیروزشال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم، تا بفروشم، و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد، و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم!
هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه حضرت داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد…
ناگهان ده نفر تاجر به حضور حضرت داوود آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند:
این پولها را به مستحقش بدهید.
حضرت داوود (ع) از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست؟
عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید، و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم. ناگهان پرنده اى دیدیم، پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت، آن را گشودیم، در آن شال بافته دیدیم، به وسیله آن، بخش آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم ، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آورده ایم ، تا هر که را بخواهى، به او صدقه بدهی!
حضرت داوود (ع) به زن نگاه کرد و به او فرمود:
پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى!؟
سپس هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.
***
امیرمؤمنان امام على عليه السلام می فرماید :
إِنَّ العَبدَ لَيَحرُمُ نَفسَهُ الرِّزقَ الحَلالَ بِتَركِ الصَّبرِ، وَ لا يُزادُ عَلى ما قُدِّرَ لَهُ؛
بنده به سبب بى صبرى، خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدّر هم نصيبش نمى شود. (شرح نهج البلاغه(ابن ابی الحدید) ج۳، ص۱۶۰)

 نظر دهید »

ما براي اين چادر داريم مي رويم...

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:

يادم مي آيد يک روز که در بيمارستان بوديم، حمله شديدی صورت گرفته بود. به طوري که از بيمارستان هاي صحرايي هم مجروحين زيادي را به بيمارستان ما منتقل مي کردند. اوضاع مجروحين به شدت وخيم بود. در بين همه آنها، وضع يکيشان خيلي بدتر از بقيه بود. رگ هايش پاره پاره شده بود و با اين که سعي کرده بودند زخم هايش را ببندند، ولي خونريزي شديدي داشت. مجروحين را يکي يکي به اتاق عمل مي برديم و منتظر مي مانديم تا عمل تمام شود و بعدي را داخل ببريم.

وقتي که دکتر اتاق عمل اين مجروح را ديد، به من گفت که بياورمش داخل اتاق عمل و براي جراحي آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بياورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.

همان موقع که داشتم از کنار او رد مي شدم تا بروم توي اتاق و چادرم را دربياورم، مجروح که چند دقيقه ای بود به هوش آمده بود به سختي گوشه چادرم را گرفت و بريده بريده و سخت گفت: من دارم مي روم که تو چادرت را در نياوری. ما براي اين چادر داريم مي رويم… چادرم در مشتش بود که شهيد شد.

از آن به بعد در بدترين و سخت ترين شرايط هم چادرم را کنار نگذاشتم.
منبع: جهان نیوز، یکشنبه 13/12/91

 نظر دهید »

ازدواج اسلامی

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

طـــوفانی به پــاست
کـِـبریت را همــ بخواهی روشَن نگــه داری
وَقتی نَسیمی می وزد
آن را بین دَستـَــت پِــنــهان می کُنی
اینجــــادر شَهـــــــــــرِ مــا
طـــوفانی به پــاست
چِگونه خود را روشَن نِگه دارَمــــ
*
*
*
قال رسول الله صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
ما بُنِیَ فی الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ إلى اللّه عز و جل ، وأعَزَّ مِنَ التَّزویجِ .
پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
در اسلام هیچ بنایى ساخته نشد ، که نزد خداوند عز و جل محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد .
بحار الأنوار : ۱۰۳ / ۲۲۲ / ۴۰ منتخب میزان الحکمة : ۲۵۲

 نظر دهید »

“یک شب که هزار شب نمی شود”

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

با خودش گفتـه بود:
“یک شب که هزار شب نمی شود”
رفته بود مراسـم عروسی!
چند سال بعد
یکی دل همسـرش را بـُـرد (۱)
در یک مراسم عروسی!
و چندین سـال بعد
یکـی دل پسرش را
…
آری
در مکتب ِ مـآ
یک شب ،هـزار شب می شود…(۲)
.۱- امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسانی که به اندام زنان (نامحرم) نگاه می کنند ایمن نباشند از اینکه، دیگران به ناموس آنها نگاه نکنند{وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷۱}
۲٫و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایى است که شما می شمارید!{۴۷/حج - ۵/سجده - ۴/معارج}

 1 نظر

غیرت فقط این نیست که…

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

غیرت فقط این نیست که…
ناموست را بپوشانی تا نبینند!
ناموس دیگران را نگاه نکردن هم از غیرت است…
حتی اگر پوشیده هم نباشند!
هر کس که برای رضای خدا چشمش را از نامحرم بگیرد
خداوند شیرینی ایمان را در دلش قرار میدهد!
تا حالا دلتو شیرین کردی؟؟؟؟
پینوشت: بانوی شهر من!بعید می دانم مقابل نگاه مردم شهر و میان کوچه و بازار و محله‌هایش
کسی با پوشیدن"ساپورت"در روز رستاخیز نیز"support"شود!!!انتخاب با تو است……!!!

 

دلپریزادhttp://delparizad.ir/

 نظر دهید »

خانه من چگونه باشد؟

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

خانه یک انسان مسلمان باید محلّ یاد خدا و نزول برکات او باشد. محل تلاوت آیات وحی و بزرگداشت قرآن خدا باشد خانه‌ای که در آن قرآن تلاوت ‌می‌شود به آسمانها نورافشانی می‌کند همان‌گونه که ستارگان آسمان به زمین نور می‌دهند. خانه مسلمان باید به تمام معنا مورد رضایت حضرت ولی‌ّعصر (ارواحنا فداه) باشد و شایستگی نزول اجلال حضرت را داشته باشد. به یاد دارم زمانی که می‌خواستم خانه خود را بسازم به محضر آیت‌الله حاج حسن آقا صافی[1](ره) رسیده و عرض کردم: «می‌خواهم خانه‌ای بسازم، به نظر شما خانه من چگونه باشد؟»

ایشان فرمودند: «خانه‌ای بساز که اگر امام عصر (ارواحنا فداه) روزی با حال خسته از نزدیکی خانه‌ات گذشتند خانه‌ات آن قدر شایسته و درخور باشد که حضرت در خانه‌ات را بزنند و بخواهند که در خانه تو دقایقی را استراحت کنند. منزلت را منزل خود بدانند و دوست داشته باشند که در آن جا لحظاتی میهمان تو باشند.»
از ایشان پرسیدم: «آن کدام خانه است که شایسته ورود حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) است و به اندازه‌ای درخور و شایسته است که حضرت برای رفع خستگی در آن نزول اجلال می‌فرمایند؟»
ایشان در بیان خود این‌گونه فرمودند: «بعضی‌ دارائی های ما در منزل چون آشپزخانه، اتاق خواب، حمام، آب سرد و گرم، نور کافی و ..از ضروریات زندگی هستند. ولی بسیاری از چیزهای دیگر فقط تشریفات و تجمّلات هستند و هیچ ضرورت وجودی ندارند که در خانه‌های ما وجود داشته باشد؛ لوسترها آن‌چنانی، گچ‌کاریهای پرنقش و نگار، فرشهای دستباف و … از ملزومات ضروری خانه به شمار نمی‌آیند. گاهی می‌توان با بهای یک فرش دستباف تمام خانه را موکت و یا با فرش معمولی، مفروش نمود. گاهی می‌توان با کاستن از تجمّلات و تشریفات غیرضروری، خانه‌ای برای مسلمانی دیگر فراهم نمود، هزینه ازدواج دو جوان مسلمان را پرداخت کرد یا لوازم ضروری خانه شخص دیگری را تهیه کرد. اینها، آن چیزهایی هستند که حضرت ولیَ‌عصر (عجل‌ّالله تعالی فرجه شریف) دوست دارند و در خانه‌های این‌چنینی است که حضرت با رغبت و تمایل فرود آمده و آن‌جا را برای اقامت خود بر‌می‌گزینند.»[2]
خداوند متعال را بر وجود مبارک چنین اساتید ارجمندی سپاس فراوان می گویم که با بیانی ساده و سنجیده ترین سخنان رهگشای راه سعادت بر ما و همه جوانان بوده اند تا که همه بیاموزیم که چگونه راه حق را بپیمائیم و زندگی ایده ئالی را رقم زنیم که در آخرت نیز به سعادت ادامه یابد.

——————————————————————-
مرتضی آقاتهرانی

 نظر دهید »

ماجرای سقاخانه اسماعیل طلای حرم امام رضا چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

کاسه های برنجی طلایی رنگ را زیر شیر آب می گرفتیم و بعد از گفتن بسم ا… چشم ها را می بستیم و به نیت تبرک و شفا، آب را سر می کشیدیم. زائران قدیمی حرم رضوی کاسه های برنجی سقاخانه صحن عتیق را خوب به یاد دارند. چند سالی است که به دلایل بهداشتی، ظروف برنجی جمع شده و جایش، لیوان های یکبار مصرف در اطراف شیرهای آب سقانه جانمایی شده و برای سهولت دسترسی به زائران به آب و کثرت جمعیت، شیرهای آب سقاخانه نیز اتومات شده است اما هنوز همان رسم همیشگی در بین زائران وجود دارد، بسم ا… گفتن قبل از نوشیدن به نیت تبرک و تیمن.
ـ
سقاخانه در معماری سنتی ایرانی، فضاهای کوچکی در معابر عمومی است که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه، آن را درست می‌کردند. سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بود که آب آشامیدنی را در آنها ریخته می ریختند و پیاله‌هایی را با زنجیر به آنها می بستند. بانیان سقاخانه به قصد ثواب بردن و سیراب کردن تشنگان، اقدام به ساخت و نگه داری آنها می‌کردند. برخی سقاخانه‌ها دائمی بودند و برخی دیگر در زمانهای خاص بویژه در ایام عزاداری محرم برپا می‌شدند. برای اینکه رهگذران در شب بدانند که سقاخانه کجاست تا رفع تشنگی کنند، در اطراف آن نیز شمع هایی را روشن می کردند. در تهران رسم بود، کسانی که نذر و نیازی داشتند هر شب جمعه، شمع‌هایی را در سقاخانه‌ها روشن می‌کردند. از میان سقاخانه هایی که وجود دارد، سقاخانه اسماعیل طلای حرم مطهر از معروف ترین هاست. سقاخانه اسماعیل طلا، جا گرفته در مرکز صحن عتیق روبروی پنجره فولاد، سابقه ای طولانی دارد و از قدیمی ترین سقاخانه هاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار نهاد و یکی از فرماندهان فتحعلی شاه، بهای روکش طلای آن را پرداخت.
ـ
ماجرا از این قرار است که
بین سال‌های ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ق به دستور نادرشاه افشار سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر که از جنگ هرات به غنیمت گرفته بود را در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط صحن عتیق عبور می‌کرده نصب می شود تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون این سنگ که سه کر گنجایش داشته، استفاده کنند.
چند سال بعد، یکی از سرداران فتحعلی شاه که جان وی را از خطری احتمالی نجات می دهد. آن زمان از طرف یکی از دول خارجه، بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار می رسد و شاه قصد گشودن آن را می کند اما اسماعیل خان که بسته را مشکوک می بیند درخواست دارد این کار در محوطهٔ کاخ به وسیلهٔ خدمتگذاران انجام شود تا احتمال سوء قصد از شاه دور بماند. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر می شود. شاه به رسم پاداش از دو اندیشی وی، هم وزن اسماعیل خان به او طلا اهدا می کند. او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب می کند تا گنبد و پایه های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان سقا خانه را «سقاخانه اسماعیل طلائی» نام می گذارند. این سردار اهل مهدی شهر (سنگسر) سمنان بر فراز سنگاب پوششی هشت ضلعی و سقفی گنبدی شکل بنا و آن را طلا کاری می کند. سقف گنبدی شکل سقاخانه بر روی پایه‌هایی از سنگ مرمر کنده‌کاری شده و کاشی قرار دارد و سطح آن از بالای کاشی پایه‌ها با خشت‌های مطلا و پیرامون آن با اسماء ا… تزیین شده است.
ـ
در گذشته آب سقاخانه اسماعیل طلایی از طریق چشمه‌ای به نام چشمه گیلاس در فاصله ۴۸ کیلومتری مشهد امروز تامین می‌شد. بسیاری از زائران با آوردن قمقمه های خالی از این آب را برای تبرک و تیمن و بردن آن به شهر خود برمی دارند.
بسیارند آنها که با دلی صاف، آبی از سقاخانه حرم امام رضا (ع) به نیت شفای بیمارشان برده اند، بسیارند آنها که برای روشنی قلب و روحشان، جرعه از این آب را نوشیده اند، بسیارند آنها که به جای شمع، نذری کرده اند برای تامین روشنایی اطراف سقاخانه و لیوان هایی که در اختیار زائران قرار می گیرد و بسیارند آنها که هنوز به یاد لب تشنه حسین و مشک پرخون سقای کربلا و گلوی خشک شهید شش ماهه عاشورا، آب را با بغض و اشک می نوشند، در حرم امام رضا (ع) یه یاد جدشان امام حسین (ع) و مگر چنین آبی، جز روشنی است؟!

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 35
  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • حضرت زهرا(س)ازدیدگاه منابع اهل سنت
    • آموزه های عبادی حضرت زهراسلام الله علیها(نماز،تلاوت قرآن)
    • خانواده مطلوب ازدیدگاه حضرت زهرا(س)
  • حیا
  • بدون موضوع
  • شهدا
  • مناجات باخدا
  • سخنان بزرگان
  • خانه داری
  • رهبرم سید علی
  • ماه رمضان
  • شگفتی‌های آفرینش
  • ازدواج اسلامی
  • نیکان و بزرگان
  • موعظه
  • انقلاب در قاب خاطرات
  • نهج البلاغه
  • ايرانگردي،يزد
  • امام خوبان
  • آيات دلداري

آمارگیر وبلاگ

  • مهدی یار
  • تماس