*مهدی یار*

  • خانه 
  • تماس بامن 
  • ورود 

“یک شب که هزار شب نمی شود”

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

با خودش گفتـه بود:
“یک شب که هزار شب نمی شود”
رفته بود مراسـم عروسی!
چند سال بعد
یکی دل همسـرش را بـُـرد (۱)
در یک مراسم عروسی!
و چندین سـال بعد
یکـی دل پسرش را
…
آری
در مکتب ِ مـآ
یک شب ،هـزار شب می شود…(۲)
.۱- امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسانی که به اندام زنان (نامحرم) نگاه می کنند ایمن نباشند از اینکه، دیگران به ناموس آنها نگاه نکنند{وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷۱}
۲٫و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایى است که شما می شمارید!{۴۷/حج - ۵/سجده - ۴/معارج}

 1 نظر

غیرت فقط این نیست که…

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

غیرت فقط این نیست که…
ناموست را بپوشانی تا نبینند!
ناموس دیگران را نگاه نکردن هم از غیرت است…
حتی اگر پوشیده هم نباشند!
هر کس که برای رضای خدا چشمش را از نامحرم بگیرد
خداوند شیرینی ایمان را در دلش قرار میدهد!
تا حالا دلتو شیرین کردی؟؟؟؟
پینوشت: بانوی شهر من!بعید می دانم مقابل نگاه مردم شهر و میان کوچه و بازار و محله‌هایش
کسی با پوشیدن"ساپورت"در روز رستاخیز نیز"support"شود!!!انتخاب با تو است……!!!

 

دلپریزادhttp://delparizad.ir/

 نظر دهید »

خانه من چگونه باشد؟

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

خانه یک انسان مسلمان باید محلّ یاد خدا و نزول برکات او باشد. محل تلاوت آیات وحی و بزرگداشت قرآن خدا باشد خانه‌ای که در آن قرآن تلاوت ‌می‌شود به آسمانها نورافشانی می‌کند همان‌گونه که ستارگان آسمان به زمین نور می‌دهند. خانه مسلمان باید به تمام معنا مورد رضایت حضرت ولی‌ّعصر (ارواحنا فداه) باشد و شایستگی نزول اجلال حضرت را داشته باشد. به یاد دارم زمانی که می‌خواستم خانه خود را بسازم به محضر آیت‌الله حاج حسن آقا صافی[1](ره) رسیده و عرض کردم: «می‌خواهم خانه‌ای بسازم، به نظر شما خانه من چگونه باشد؟»

ایشان فرمودند: «خانه‌ای بساز که اگر امام عصر (ارواحنا فداه) روزی با حال خسته از نزدیکی خانه‌ات گذشتند خانه‌ات آن قدر شایسته و درخور باشد که حضرت در خانه‌ات را بزنند و بخواهند که در خانه تو دقایقی را استراحت کنند. منزلت را منزل خود بدانند و دوست داشته باشند که در آن جا لحظاتی میهمان تو باشند.»
از ایشان پرسیدم: «آن کدام خانه است که شایسته ورود حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) است و به اندازه‌ای درخور و شایسته است که حضرت برای رفع خستگی در آن نزول اجلال می‌فرمایند؟»
ایشان در بیان خود این‌گونه فرمودند: «بعضی‌ دارائی های ما در منزل چون آشپزخانه، اتاق خواب، حمام، آب سرد و گرم، نور کافی و ..از ضروریات زندگی هستند. ولی بسیاری از چیزهای دیگر فقط تشریفات و تجمّلات هستند و هیچ ضرورت وجودی ندارند که در خانه‌های ما وجود داشته باشد؛ لوسترها آن‌چنانی، گچ‌کاریهای پرنقش و نگار، فرشهای دستباف و … از ملزومات ضروری خانه به شمار نمی‌آیند. گاهی می‌توان با بهای یک فرش دستباف تمام خانه را موکت و یا با فرش معمولی، مفروش نمود. گاهی می‌توان با کاستن از تجمّلات و تشریفات غیرضروری، خانه‌ای برای مسلمانی دیگر فراهم نمود، هزینه ازدواج دو جوان مسلمان را پرداخت کرد یا لوازم ضروری خانه شخص دیگری را تهیه کرد. اینها، آن چیزهایی هستند که حضرت ولیَ‌عصر (عجل‌ّالله تعالی فرجه شریف) دوست دارند و در خانه‌های این‌چنینی است که حضرت با رغبت و تمایل فرود آمده و آن‌جا را برای اقامت خود بر‌می‌گزینند.»[2]
خداوند متعال را بر وجود مبارک چنین اساتید ارجمندی سپاس فراوان می گویم که با بیانی ساده و سنجیده ترین سخنان رهگشای راه سعادت بر ما و همه جوانان بوده اند تا که همه بیاموزیم که چگونه راه حق را بپیمائیم و زندگی ایده ئالی را رقم زنیم که در آخرت نیز به سعادت ادامه یابد.

——————————————————————-
مرتضی آقاتهرانی

 نظر دهید »

ماجرای سقاخانه اسماعیل طلای حرم امام رضا چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

کاسه های برنجی طلایی رنگ را زیر شیر آب می گرفتیم و بعد از گفتن بسم ا… چشم ها را می بستیم و به نیت تبرک و شفا، آب را سر می کشیدیم. زائران قدیمی حرم رضوی کاسه های برنجی سقاخانه صحن عتیق را خوب به یاد دارند. چند سالی است که به دلایل بهداشتی، ظروف برنجی جمع شده و جایش، لیوان های یکبار مصرف در اطراف شیرهای آب سقانه جانمایی شده و برای سهولت دسترسی به زائران به آب و کثرت جمعیت، شیرهای آب سقاخانه نیز اتومات شده است اما هنوز همان رسم همیشگی در بین زائران وجود دارد، بسم ا… گفتن قبل از نوشیدن به نیت تبرک و تیمن.
ـ
سقاخانه در معماری سنتی ایرانی، فضاهای کوچکی در معابر عمومی است که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه، آن را درست می‌کردند. سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بود که آب آشامیدنی را در آنها ریخته می ریختند و پیاله‌هایی را با زنجیر به آنها می بستند. بانیان سقاخانه به قصد ثواب بردن و سیراب کردن تشنگان، اقدام به ساخت و نگه داری آنها می‌کردند. برخی سقاخانه‌ها دائمی بودند و برخی دیگر در زمانهای خاص بویژه در ایام عزاداری محرم برپا می‌شدند. برای اینکه رهگذران در شب بدانند که سقاخانه کجاست تا رفع تشنگی کنند، در اطراف آن نیز شمع هایی را روشن می کردند. در تهران رسم بود، کسانی که نذر و نیازی داشتند هر شب جمعه، شمع‌هایی را در سقاخانه‌ها روشن می‌کردند. از میان سقاخانه هایی که وجود دارد، سقاخانه اسماعیل طلای حرم مطهر از معروف ترین هاست. سقاخانه اسماعیل طلا، جا گرفته در مرکز صحن عتیق روبروی پنجره فولاد، سابقه ای طولانی دارد و از قدیمی ترین سقاخانه هاست. سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار نهاد و یکی از فرماندهان فتحعلی شاه، بهای روکش طلای آن را پرداخت.
ـ
ماجرا از این قرار است که
بین سال‌های ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ق به دستور نادرشاه افشار سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر که از جنگ هرات به غنیمت گرفته بود را در کنار جوی آبی که آن زمان از وسط صحن عتیق عبور می‌کرده نصب می شود تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون این سنگ که سه کر گنجایش داشته، استفاده کنند.
چند سال بعد، یکی از سرداران فتحعلی شاه که جان وی را از خطری احتمالی نجات می دهد. آن زمان از طرف یکی از دول خارجه، بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار می رسد و شاه قصد گشودن آن را می کند اما اسماعیل خان که بسته را مشکوک می بیند درخواست دارد این کار در محوطهٔ کاخ به وسیلهٔ خدمتگذاران انجام شود تا احتمال سوء قصد از شاه دور بماند. اتفاقاً هنگام بازکردن، بسته منفجر می شود. شاه به رسم پاداش از دو اندیشی وی، هم وزن اسماعیل خان به او طلا اهدا می کند. او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب می کند تا گنبد و پایه های سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان سقا خانه را «سقاخانه اسماعیل طلائی» نام می گذارند. این سردار اهل مهدی شهر (سنگسر) سمنان بر فراز سنگاب پوششی هشت ضلعی و سقفی گنبدی شکل بنا و آن را طلا کاری می کند. سقف گنبدی شکل سقاخانه بر روی پایه‌هایی از سنگ مرمر کنده‌کاری شده و کاشی قرار دارد و سطح آن از بالای کاشی پایه‌ها با خشت‌های مطلا و پیرامون آن با اسماء ا… تزیین شده است.
ـ
در گذشته آب سقاخانه اسماعیل طلایی از طریق چشمه‌ای به نام چشمه گیلاس در فاصله ۴۸ کیلومتری مشهد امروز تامین می‌شد. بسیاری از زائران با آوردن قمقمه های خالی از این آب را برای تبرک و تیمن و بردن آن به شهر خود برمی دارند.
بسیارند آنها که با دلی صاف، آبی از سقاخانه حرم امام رضا (ع) به نیت شفای بیمارشان برده اند، بسیارند آنها که برای روشنی قلب و روحشان، جرعه از این آب را نوشیده اند، بسیارند آنها که به جای شمع، نذری کرده اند برای تامین روشنایی اطراف سقاخانه و لیوان هایی که در اختیار زائران قرار می گیرد و بسیارند آنها که هنوز به یاد لب تشنه حسین و مشک پرخون سقای کربلا و گلوی خشک شهید شش ماهه عاشورا، آب را با بغض و اشک می نوشند، در حرم امام رضا (ع) یه یاد جدشان امام حسین (ع) و مگر چنین آبی، جز روشنی است؟!

 1 نظر

10 ویژگی برای تبدیل شدن به انسان کامل/سخنی از امام رضا(ع)

19 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

از امام رضا (ع) روایت شده است که ایشان فرموده اند: فرد مسلمان کامل نمی شود تا زمانی که این ده خصلت را داشته باشد:

1- از اعمال و کردار او امید خیر برود؛

2- سایر مردم از بدی و شرِ او در امان باشند؛

3- مقدار کارِ خیر دیگران هر چند اندک باشد را بسیار بشمارد؛

4- کار نیکو و خیرِ خود را اندک بشمارد؛

5- هر حاجتی از او خواسته شد، برآورده نماید و ناراحت نشود؛

6- در طول عمر خویش پیوسته در جست و جوی علم و کسب آن باشد؛

7- فقر در راه خداوند برای او از توانگری در راه کفر محبوبتر باشد؛

8- خواری در راه خداوند برایش از رسیدن به عزت از راه ظلم محبوبتر باشد؛

9- گمنامی را از پرنامی (شهرت) خواهانتر باشد؛

10- اَحَدی را ننگرد، جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است؛ چرا که مردم دو دسته می باشند: گروهی که از او بهتر و پرهیزکارتر می باشند و گروهی که از او بدتر و زبونتر هستند. پس چون گروهی را که از خود، بدتر و زبونتر بود را دید، بگوید: شاید درونش بهتر باشد و هرگاه افراد پرهیزکار را مشاهده نمود باید در مقابل آن ها تواضع نماید و احترام آنان را بجا آورد و اگر چنین نمود، مقامش رفیع گردد، نامش نیکو شود و بر اهل زمانش سروری نماید.


منابع:

1- الحرانی. تحف العقول: 433.

2- قربانی. هزار و یک حدیث رضوی، ج1: 433.

 نظر دهید »

شفای بیمارآلمانی با توسل به امام رضا(ع)

17 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

در یکی از شب‌ها، متوجه سروصدایی در یکی از بخش‌های نذورات حرم شدم. برای پیگیری موضوع به آنجا رفتم. با فردی غیرایرانی که مبالغی دلار در دست داشت مواجه شدم. وی اهل یکی از شهرهای آلمان بود. موضوع دلارها را جویا شدیم. شروع به توضیح دادن کرد و گفت: تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید. بسیار ناراحت و غمگین و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانواده‌ای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانواده‌ام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.

این خانواده ایرانی گفتند در ایران یک نفر هست که می‌تواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم. آنها با کمال تعجب گفتند این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟ گفتند آقای ما امام رضا(ع)، امام هشتم شیعیان است که حرم آن در مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین آلمان رو به حرم بایستید و از ایشان طلب شفا و درمان کنید. گفتم اما من مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به همه کمک می‌کنند.

در منزل رو به سوی حرم نذر کردم و با گریه به ایشان گفتم: “ای آقایی که من شما را نمی‌شناسم اما می‌گویند به همه کمک می‌کنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کرده‌اند. از شما می‌خواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید".

۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت “سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است". با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه می‌رود. باورم نمی‌شد. گفتم پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد.

با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت. کنارم آمد و گفت “از جایت بلند شو” گفتم من بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمی‌توانم بلند شوم. گفت “شما می‌توانی حرکت کنی، بلند شو. پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو". پسرم می‌گفت احساس کردم دست و پایم قادر به حرکت هستند و می‌توانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم.

پس از شفا و درمان پسرم، برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمده‌ام تا مبلغی را که نذر کرده‌ام به حرم تحویل دهم.

برگرفته از تارنمای شش گوشه: 6gosheh.blog.ir

 1 نظر

راز شش گوشه بودن ضریح امام حسین(ع)

17 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

چرا برخلاف ضریح و مرقد امان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است.

در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است.
او در بخشی از این کتاب نام ۱۷ نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و نوشته است: «آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت می‌کنند و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جمله آنان است.برخی گفته‌اند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیک‌ترین محل است.»


در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد ـ علیه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنی‌اسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدن‌ها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند.

پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس ـ علیه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس به بنی‌اسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنی‌هاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند، نزدیک‌ترین شهیدان به امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرزندش علی اکبر ـ علیه السّلام ـ است؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را غریبانه کشتند، بر او می‌گرید کسی که او را زیارت کند غمگین می‌شود و کسی که نمی‌تواند او را زیارت کند دلش می‌سوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند.

بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت علی اکبر(ع) باشد و محل دفن نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر مطهر امام حسین(ع) باشد.

 

منبع : حسینیه مجازی هیئت کربلا

 نظر دهید »

نبینی ضرر کردی

16 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

 نظر دهید »

اگه ندیدم کربلا رو......

16 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

 نظر دهید »

ثواب و پاداش زیارت امام رضا(علیه السلام)

15 شهریور 1393 توسط *مهدی یار*

بررسی روایات در این زمینه؛
ثواب و پاداش زیارت امام رضا(علیه السلام)

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:«ستدفن بضعه منی بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه.»(1) پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنه کاری اورا زیارت نکند جز این که خداوند گرفتاری او را برطرف سازد وگناهانش را ببخشاید.


امام رضا علیه السلام:«ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم. »(2) هر امام و رهبری، عهد و میثاقی بر پیروان و دوستدارانش داردو همانا یکی از اعمالی که نمایانگر وفاداری و ادای میثاق است،زیارت آرامگاه آنان است.


امام رضا علیه السلام:«اللهم انک تعلم انی مکره مضطر فلا تؤاخذنی کما لم تؤاخذ عبدک و نبیک یوسف حین وقع الی ولایة مصر.»(3) بار خدایا تو می دانی که من بر پذیرفتن ولایتعهدی مامون مجبورو ناچارم پس مرا مؤاخذه مکن همان گونه که بنده و پیامبرت یوسف را به هنگام پذیرفتن حکومت مصر مؤاخذه نکردی.


امام رضا علیه السلام:«قد علم الله کراهتی لذلک، فلما خیرت بین قبول ذلک و بین القتل اخترت القبول علی القتل.»(4) ریان گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم مردم می گویند شمابا این که اظهار بی رغبتی به دنیا می کنید ولایتعهدی راپذیرفته اید؟ امام فرمود: خداوند خود می داند که من این امر راناپسند می داشتم ولی چون بین پذیرش آن و مرگ مخیر شدم، قبول آن را بر مرگ ترجیح دادم.


امام رضا علیه السلام:«من زارنی علی بعد داری و مزاری اتیته یوم القیامه فی ثلاثة مواطن حتی اخلصه من اهوالها اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا وعند الصراط و عند المیزان.»(5) کسی که با دوری راه سرا و مزارم را زیارت کند، روز قیامت درسه جا [برای دستگیری] نزد او خواهم آمد و او را از بیم وگرفتاری آن موقفها رهایی خواهم بخشید: هنگامی که نامه ها [ی اعمال] به راست و چپ پراکنده شود، نزد صراط و نزد میزان [هنگام سنجش اعمال].


امام رضا علیه السلام:«من زارنی و هو یعرف ما اوجب الله تعالی من حقی و طاعتی فاناو آبائی شفعائه یوم القیامة و من کنا شفعائه نجی.»(6) هر که مرا زیارت کند در حالی که حق و طاعت مرا که خدا بر اوواجب کرده بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او هستیم وهر که ما شفیع وی باشیم نجات یابد.


امام رضا علیه السلام:«انی ساقتل بالسم مظلوما فمن زارنی عارفا بحقی… غفر الله ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.»(7) من به زودی مظلومانه با سم به قتل خواهم رسید. پس هر که باشناخت حق من زیارتم کند خداوند گناهان گذشته و آینده او راببخشاید.


امام رضا علیه السلام:«… و هذه البقعة روضة من ریاض الجنة و مختلف الملائکة لا یزال فوج ینزل من السماء و فوج یصعد الی ان ینفخ فی الصور.»(8) این بارگاه بوستانی از بوستان های بهشت است، و محل آمد و شدفرشتگان آسمان، و همواره گروهی از ملائکه فرود می آیند و گروهی بالا می روند تا وقتی که در صور دمیده شود.


امام رضا علیه السلام:«و قد اکرهت و اضطررت کما اضطر یوسف و دانیال علیهما السلام اذقبل کل واحد منهما الولایة من طاغیة زمانه، اللهم لا عهد الاعهدک و لا ولایة الا من قبلک فوفقنی لاقامة دینک و احیاء سنة نبیک… .»(9) من [به این کار] واداشته شدم و ناچار گشتم، چنان که یوسف ودانیال علیهما السلام مجبور شدند چه هر یک از آن دو، ولایت رااز خودکامه زمان خویش پذیرفتند، خدایا پیمانی نیست مگر پیمان تو و ولایتی نیست مگر از سوی تو، پس مرا در برپا داشتن دینت وزنده کردن سنت پیامبرت توفیق رسان.


امام رضا علیه السلام:«قد نهانی الله عز و جل ان القی بیدی الی التهلکة فان کان الامرعلی هذا… اقبل ذلک علی انی لا اولی احدا و لا اعزل احدا و لاانقض رسما و لا سنة.»(10)
خداوند مرا بازداشته از این که خویش را با دست خود به نابودی افکنم، پس اگر قرار چنین است آن را می پذیرم به شرط آن که نه کسی را به کار گمارم و نه کسی را از کار کنار گذارم و نه رسم و سنتی را نقض کنم.


پی نوشت ها

1) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 257.
2) بحار، ج 100، ص 116.
3) بحار، ج 49، ص 130.
4) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 139.
5) وسائل، ج 10، ص 433.
6) همان، ج 5، ص 436.
7) همان، ج 10، ص 438.
8) بحار، ج 102، ص 44.
9) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 19.
10) علل الشرایع، ج 1، ص 226.

ظهورآنلاین”

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • حضرت زهرا(س)ازدیدگاه منابع اهل سنت
    • آموزه های عبادی حضرت زهراسلام الله علیها(نماز،تلاوت قرآن)
    • خانواده مطلوب ازدیدگاه حضرت زهرا(س)
  • حیا
  • بدون موضوع
  • شهدا
  • مناجات باخدا
  • سخنان بزرگان
  • خانه داری
  • رهبرم سید علی
  • ماه رمضان
  • شگفتی‌های آفرینش
  • ازدواج اسلامی
  • نیکان و بزرگان
  • موعظه
  • انقلاب در قاب خاطرات
  • نهج البلاغه
  • ايرانگردي،يزد
  • امام خوبان
  • آيات دلداري

آمارگیر وبلاگ

  • مهدی یار
  • تماس