جایگاه زن در اسلام از زبان رهبری
منبع:http://www.afsaran.ir/
منبع:http://www.afsaran.ir/
ماهها برای دیدنش انتظار کشیده بود، بیقرار نرمی و لطافت وجودش بود و برای بوییدنش لحظه شماری میکرد
از مدتها قبل اسمش را انتخاب کرده بود شاید هر فکری میکرد جز اینکه آرزوی دیدن او به دلش بماند.
نوگلش را محمدحسین نام نهاده بود، تا از محمد نامش راهش را بشناسد
و همان مسیری را برود که محمد(ص) برای هدایت و رهنمایی آن رسالت یافته بود
و از حسین نامش یاد بگیرد که گاهی باید هر آنچه دارد را بگذارد و بگذرد، در راه دین و در راه آرمان،
همان راهی که پدرش رفت و همان کاری که پدرش کرد.
محمدحسین بیست و پنج روزه را ندید و جام شهادت را نوشید، با اینکه برای دیدن فرزندش دل دل میکرد
اما این بار باید از میان دوراهی مقابلش یک راه انتخاب میکرد،
ماندن و نشستن و دیدن فرزندش یا بلند شدن و به راه افتادن برای آرمانی که سرمشق زندگیاش بود، برای دفاع از حرم بانو…
سجاد طاهرنیا شهید مدافع حرم گیلانی مقیم قم است که شب عاشورا و در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مقابله
با یزیدیان زمان در حلب سوریه به آرزوی دیرینهاش رسید و در شب عاشورا مهمان سفره ارباب بیکفن امام حسین (ع) شد.
فاطمه 4ساله هنوز هم باورش نمیشود، هنوز تعریف روشنی از شهادت ندارد، هنوز نمیداند
این جمله که” بابا رفته پیش خدا” یعنی چه و هنوز نمیداند که این مأموریت پدر تا ابد طول میکشد
و با بهت و حیرت به اشکهای مادر و مادربزرگش خیره مانده است، چه چیزی فرق کرده که این عملیات پدر این همه دردناک شده است.
عزت الله علیپرست پدر همسر شهید سجاد طاهرنیا است که خود در دوران دفاع مقدس بارها تا مرز شهادت رفته
و در جبهه حق علیه باطل فعالیت کرده است، در رابطه با شهادت داماد خود در راه دفاع از حرم اهل بیت (س) اظهار داشت:
کسانی که به خدا و قیامت اعتقاد دارند میدانند که شهادت هزینه نیست بلکه هدیهای الهی به اهل یقین و اهل دل است. شه
ادت تماماً درآمد است، چه کنیم که درک این معنا برای ما خاکیان سخت شده…
زندگیاش خلاصه شده بود در جهاد و حرکت کردن در راستای آرمانهای انقلاب،
چه هفتههایی که به دور از خانواده بود و فاطمه 4ساله با وجود همه این دوریها بازهم بی قرار دیدار پدر بود
و برای همان روزهای اندکی که میآمد لحظه شماری میکرد…
منبع:http://atraknews.com/new.aspx?id=49576
به گزارش پایگاه خبری فاروج، شاهرخ استخری، بازیگر سینمای ایران به رویه ای زشتی که این روزها از سوی برخی کابران شبکه های اجتماعی در خصوص اعتراض به حجاج به بهانه فاجعه منا به راه افتاده واکنش نشان داد.
این بازیگر جوان با ابراز تسلیت نسبت به این حادثه دلخراش به برخی اظهارنظرهای غیرانسانی در شبکه های اجتماعی پاسخ داده و نوشت:
تسلیت؛
کسی دلش می خواهد بخشی از درآمدش را برای سفرهای خارجی بگذارد.
عده ای دلشان می خواهد هرچه دارند را در دوبی و مالزی و پاتایا و آنتالیا خرج کنند.
هیچ کس هم از ما آریایی های اصیل به آن ها نمی گوید این دبی که همه اش ماکت است و مصنوعی، اتفاقا متعلق به اعراب است و نروید و پولتان را در جیب عرب ها نریزید.
هیچ کس نمی گوید شما که تمام سوراخ سمبه های ترکیه را بلدی، آیا ایران را به خوبی گشته ای؟ هیچ کس از آن ها نمی پرسد که چرا به جای اینکه ۵ میلیون تومان برای ۳ روز بدهی و آنتالیا بروی و بپری توی استخر، چرا کمک به یک جوان بیکار نمی کنی؟ اما وای به حال آدمی که سال ها در انتظار بوده تا به حج برود… وقتی فاجعه ای اتفاق می افتد همه می شوند مدعی العموم. همه می گویند حقش بود، می خواست نرود.
همه می گویند به جای پول دادن به عرب ها یک مدرسه بسازد… هیچ کس فکر نمی کند هر آدمی حق دارد بخشی یا همه پولش را هر طور که دوست دارد خرج کند، هیچ کس فکر نمی کند شاید آن حاجی بیچاره اتفاقا آدم خیری هم بوده و حالا به آرزوی دیرینه اش که سفر حج واجب هم بوده جامه عمل پوشانده… اگر هواپیمای دوستان در راه تایلند هم سقوط می کرد، آیا شمایی که خون آریایی داری می گفتی حقش بود؟ اگر هواپیما در راه دبی منفجر می شد، شما می گفتی وقتی به هواپیماها اعتباری نیست، می خواست نرود تا پولش را تقدیم به این اعراب سوسمار خور بکند؟ کمی منصف باشید. به آرزوی پیرمردی فکر کنید که تمام این سال ها که در نوبت حج بوده، چقدر دلش خوش بوده، چقدر دوست داشته که با لباس احرام دور خانه خدا بگردد.
خواهر و برادر داغدارم….
بنر بازگشت حاجی مظلومت را از کوچه باز کن….
او دیگر برنمی گردد….
او مظلومانه قربانی شد….
عیدمان امروز عزا شد….
حاجی! دیروز دعای عرفه رو که میخواندی… دستانت را که بالابردی چه خواستی….
آرزویت برنگشتن و چشم انتظاری خانواده ات بود؟؟؟؟
نگران رزرو تالار ولیمه ات نباش برای مراسم ختمت مهیا میشود….
بنر سر در خانه ات دیگر سبز رنگ و خیرمقدم به آمدنت نیست….
سیاه رنگ و تسلیت به آمدن جنازه ات است….
خودت نمی آیی اما سوغاتت چرا؟؟؟
به دست عزیزانت میرسند اما با ذوق باز نمی شوند…. با چشمان گریان و خون جگر بخاطر خریدت تشکر میکنند….
ما که نمیتوانیم انتقامت را از آل سعود لعنتی بگیریم….
اما….
آقایی داریم که عاجزانه از خدا میخواهیم که درظهورش تعجیل نماید و علاوه بر انتقام کوچه انتقام خون پایمال شده شما رو هم بگیرد….
اللهم عجل لولیک الفرج….
.
استاد پناهیان:
فردا همان روزی است که ممکن است هرگز آن را نبینی و دیروز همان روزی است که حتما دوباره آن را در قیامت خواهی دید. امروز همان روزی است که دو فرصت مهم در اختیار داری : یکی جبران خرابیهای دیروز و دیگری زمینه سازی برای خوبیهای فردا .
فردای تو امروز ساخته میشود پس کار امروز را به فردا نینداز.
منبع :http://yaali.blog .ir
منبع:http://www.afsaran.ir/
آیت الله جوادی آملی:
در طول سال آدم می تواند چله بگیرد، ولی
بهارش این ۴۰ شب است؛ یعنی از
اوّل ذی القعده تا دهم ذیحجّه،
آدم مواظب دهانش باشد که غذای بد وارد نشود؛
مواظب زبانش باشد که حرف بد نزند؛
مواظب گوشش باشد که حرف بد نشنود؛
مواظب چشمش باشد که نگاه بد نکند؛
آنوقت سایر کارها خوب است.
اینقدر کارهای حلال هست که آدم فرصت نمی کند به سراغ کار حرام برود !
این چله از شب اول ذی القعده 24 مردادماه تا روز عرفه یعنی ۴۰روز
یا
از روز اول ذی القعده مورخه 25 مرداد ماه تا عید قربان یعنی ۴۰ روز.
هر ختمی هم که دوست دارین، میتونین بگیرین.
برای برداشتن چله ذیعقده یکی از اذکار وسوره زیر پیشنهاد شده
1⃣ سوره های فجر، فتح، محمد
2⃣ جامعه کبیره، جامعه صغیره
3⃣ ذکر لااله الاالله روزی۱۰۰۰ مرتبه
4⃣ صلوات روزی ۳۵۰ مرتبه
5⃣ ذکر یابصیر ۳۰۳ مرتبه
6⃣ آیه رب ادخلنی مدخلأ صدق واخرجنی مخرج صدق وجعلنی من لندک سلطانأ نصیرأ روزی۱۰۰ مرتبه
7⃣ استغفار روزی ۷۰ مرتبه
8⃣ زیارت وارث
9⃣ زیارت عاشورا