*مهدی یار*

  • خانه 
  • تماس بامن 
  • ورود 

ما دور نیستیم

20 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

 

مرحوم آیت الله میلانی می‌فرمودند:
در روز بنشینید هر روز یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید.
خوب نیست این شیعه‌ روزش شب شود و شب‌اش روز شود،
و اصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته باشد، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند،
با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند. 
با حضرت درد و دلی کند. 

خدا مرحوم آیت الله بهجت را رحمت کند. یک حرف بلندی می‌زد.

می‌گفت: بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است. یک وجب هم نیست. 
قبل از اینکه از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش او رسیده است.
نزدیک است. درد و دل‌ها را می‌شنود. 
با او حرف بزنید، و ارتباط برقرار کنید.
در زمان امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور، نامه‌ای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ایشان نوشتند: 

«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏» 
لبت را حرکت بده، حرف بزن. بگو. ما دور نیستیم.

(بحارالانوار/ج53/ص306) 


اللهم عجل لولیک الفرج…

 

 نظر دهید »

استاد رائفی پور: شوق امام زمان عج برای ظهور از تلاش پرنده برای آزادی بیشتر است..

19 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

استاد رائفی پور:در یکی از سخنرانی ها گفتم امام زمان (عج) از ما به ظهور مشتاق تره؛ بعد مراسم در خانه شک

کردم نکنه که اشتباه کردم. و حالا… آقا منتظره که وقتش برسه. نفهمیدم و با این احوال خوابم برد. دیدم پرنده ای

آمده داخل خانه نمیتونه به بیرون راه پیدا کنه… و پرنده به همین خاطر خونین و زخمی شده بود سعی کردم شیشه

را بشکم… در آن حال صدایی در گوشم پیچید که: میل ما به ظهور از این پرنده بیشتر است… بعد که بیدار شدم؛مثل

دیوانه ها گریه میکردم…نمیدانید آن پرنده خودش را چطور به شیشه میزد…


دانلود صوت مربوطه: www.afsaran.ir/media

 1 نظر

اندرزهای آیت الله بهجت

14 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

از ما، عمل چندانی نخواسته‌اند! مهم‌تر از عمل کردن، «عمل نکردن» است! تقوا یعنی «عمل گناه» را مرتکب نشدن! همه می‌پرسند چه کار کنیم؟ من می‌گویم: بگویید چه کار نکنیم؟ و پاسخ اینست: گناه نکنید. شاه کلید اصلی رابطه با خدا «گــنــاه نــکــردن» است. آیت الله العظمی بهجت


آنچه می‌دانید، عمل کنید، و در آنچه نمی‌دانید، احتیاط کنید تا روشن شود، و اگر روشن نشدید، بدانید که بعضی معلومات را زیر پا گذاشته‌اید. آیت الله العظمی بهجت


وای بر ما اگر در خصوص خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها از حرام اجتناب نکنیم؛ زیرا همین غذاها است که منشأ علم و ایمان و یا کفر ما می‌شود. آیت الله العظمی بهجت


هر روز، يك روايت از كتاب (جهاد النفس) وسائل الشيعه را مطالعه كنيد. در واضحاتش بيشتر فكر كنيد. بعد اين را در خودتان مي‌بينيد كه سر يك سال، عوض شده‌ايد! 

 2 نظر

چـــه کنیـــم تا نماز صبحمـــان قضا نشـود؟

14 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

چـــه کنیـــم تا نماز صبحمـــان قضا نشـود؟

آیت الله العظمی بهجت در پاســـخ فرمودند:

کسی که باقی نمازهـایش را در اول وقت بخوانـــد خـدا او را برای نماز صـبح بیدار خواهد کـرد. 

 نظر دهید »

آثار محبت به حضرت زهرا سلام الله علیها در روایات

14 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

محبت به حضرت فاطمه (س) ره آوردهای عظیمی دارد که به اختصار آ نها را بیان می کنیم.

البته برخی از این آثار در خصوص محبت آن حضرت، و برخی دیگر درباره محبت به او به عنوان اهل بیت رسول خدا

(صلى الله وعلیه وآله) است.

۱- تسهیل امور آخرت

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) به سلمان فرمود: ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا سودمند است که آسان ترین آنها هنگام مرگ و ورود به قبر، هنگام سنجش اعمال و بر انگیخته شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است. (۱)

۲- همسایگی با رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله)

پیامبر (صلى الله وعلیه وآله) به سلمان فرمود: ای سلمان! کسی که به دخترم فاطمه محبت داشته باشد در بهشت با من خواهد بود و کسی که با او دشمنی کند در آتش جهنم خواهد بود. (۲) و روزی دست حسن وحسین علَیهِما السلام را گرفت و فرمود : هر کس این دو نفر و پدر و مادرشان را دوست داشته باشد، در روز قیامت در درجه من و با من خواهد بود. (۳)

۳- بهره مندی از ثواب عبادت فرشته ها

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: فرشته ها تسبیح و تقدیس خدا می کردند که به آ نها فرمود :به عزّت و جلالم قسم ثواب تسبیح و تقدیس شما را تا روز قیامت برای دوستداران این خانم و پدر و همسر و فرزندانش قرار می دهم. (۴)

۴- محبوبیت نزد خداوند

جبرییل علیه السلام فرمود: خداوند دوستداران آنها (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهِم السلام) را دوست دارد. (۵)

۵- نیل به محبت خدا

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: مَن أَقامَ عَلی مُوالاتِنا أ هلِ البَیتِ سَقا هُ اللهُ تَعالی مِن مَحَبَّتِهِ کَأساً لایَبغُونَ بِهِ بَدَلاً (۶) کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد خدای تعالی کاسه ای از محبت خود را به او می نوشاند که نمی خواهد با چیزی عوض شود.

۶- اکمال دین

پیامبر (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: فضل و برتری اهل بیت و ذریه من بر دیگران مانند برتری آ ب بر هر چیز دیگر است و حیات هر چیزی به آب است ، و محبت به اهل بیت و فرزندانم دین را کامل می کند. (۷)

۷- ریزش گناهان

امام صادق (علیه السلام) فرمود: محبت ما اهل بیت گناهان را از بندگان می ریزد همان گونه که باد شدید برگ را از درخت می ریزد. (۸)

۸- ثبات ایمان

امیرالمو منین (علیه السلام) فرمود: خوشا به حال کسی که محبت ما اهل بیت در قلبش رسوخ کرده باشد. ایمان در قلب چنین کسی از کوه احد در مکانش ثابت تر است و کسی که محبت ما در دلش وارد نشده باشد ایمان در دلش حل می شود، همان گونه که نمک در آب حل می شود. (۹)

 ۹- نیل به برترین عبادت

امام صادق (علیه السلام) فرمود: بالای هر عبادتی، عبادت دیگری است و محبت ما اهل بیت بهترین عبادت است. (۱۰)

۱۰- کسب حکمت

امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسی که اهل بیت را دوست داشته باشد و محبت ما در قلبش جا گرفته باشد ، چشمه های حکمت بر زبانش جاری می شود. (۱۱)

۱۱- نیل به مقام توکل

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: کسی که خواستار توکل بر خدا است، اهل بیت مرا دوست بدارد، کسی که می خواهد از عذاب قبر نجات یابد، اهل بیت مرا دوست داشته باشد، کسی که طالب حکمت است، اهل بیت مرا دوست داشته باشد، کسی که می خواهد بدون حساب وارد بهشت شود، اهل بیت مرا دوست داشته باشد. به خدا قسم کسی آ نها را دوست ندارد مگر اینکه در دنیا و آخرت سود برده است. (۱۲)

۱۲- نجات از جهنم

پیامبر (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: ولایت من و اهل بیتم موجب امان از آتش جهنم است. (۱۳)

۱۳- نیل به مقام شهادت

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است. کسی که بر محبت آل محمّد بمیرد، با آمرزش گناهان مرده است. بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، با توبه از گناهان خود مرده است. بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، با ایمان کامل مرده است. بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، فرشته مرگ و سپس منکر و نکیر به او مژده بهشت می دهند. بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، مانند عروس که به خانه همسرش می رود، با تجلیل به بهشت فرستاده می شود. بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، خداوند فرشته های رحمت را به زیارت قبرش می فرستد. بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، بر سنت و جماعت مرده است. (۱۴)

۱۴- کسب همه خوبی ها

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: کسی را که خداوند با معرفت و ولایت اهل بیت من بر او منت گذارده است، همه خوبی ها را برای او قرار داده است. (۱۵)

۱۵- کسب امنیت

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد، خداوند او را در حال امنیت در روز قیامت محشور خواهد کرد. (۱۶)

۱۶- ثبات قدم بر صراط

پیامبر (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: ثابت قدم ترین شما بر پل صراط کسی است که اهل بیت و اصحاب مرا بیشتر دوست دارد. (۱۷)

۱۷- ورود به بهشت

رسول خدا (صلى الله وعلیه وآله) فرمود: یک روز دوستی آل محمد، از یک سال عبادت بهتر است و کسی که بر محبت آل محمد بمیرد وارد بهشت شود.

(۱۸) حکم بن عتیبه گوید : در حضور امام باقر (علیه السلام) بودم و خانه آن حضرت پر از جمعیت بود. ناگاه دیدم پیرمردی عصا زنان آمد و کنار در ایستاد و عرض کرد:

السلامعلیک یا بن رسول الله و رحمه الله و بر کاته امام باقر عَلَیهِ السَّلام جواب سلام او را داد.

آنگاه پیرمرد بر حاضران سلام کرد و همه آنها جواب سلام او را دادند.

سپس رو به امام باقر(علیه السلام) کرد و با اکرام و احترام عرض کرد:

ای پسر رسول خدا! اجازه بده به شما نزدیک گردم فدایت شوم. سوگند به خدا من شما را دوست دارم و دوستدار 

شما را همدوست دارم و سوگند به خدا این محبت به خاطر طمع به دنیا نیست و سوگند به خدا دشمنان شما را

دشمن می دارم و از آنها بیزاری می جویم و این به خاطر کینه توزی به آنها نیست

و سوگند به خدا من حلال شما را حلال، و حرام شما را حرام می شمارم و در انتظار فرمان شما هستم.

آیا در این صورت امیدوار باشم ؟

امام باقر (علیه السلام) فرمود: إِ لَیَّ إلَیَّ ،نزد من بیا، نزد من بیا !

پیرمرد نزدیک آمد و امام علیه السلام او را کنار خود نشاند و فرمود: ای پیرمرد! مردی نزد پدرم علی بن الحسین

عَلَیهِ السَّلام آمد و مثل سوال تو را از اوپرسید. پدرم به او فرمود: وقتی از دنیا رفتی بر رسول خدا صَلیَّ اللهُ عَلَیهِ وَ

اله و بر علی و حسن و حسین و علی بن الحسین عَلیهِم السَّلام وارد می شوی و قلبت آرام و جگرت

خنک، و چشمت روشن می شود و هنگام مرگ با رَوح و ریحان با فرشته های نویسنده اعمال رو به رو می شوی

و تا زنده هستی آنچه را که دیدگان تو را روشن کند می بینی وهمراه ما در مقام بلندی خواهی بود.

پیرمرد گفت: چگونه ؟ امام باقر (علیه السلام) دوباره سخن خود را برای او بیان کرد.

پیرمرد گفت: الله اکبر! ای اباجعفر، اگر بمیرم بر رسولخدا صَلیَّ اللهُ عَلَیهِ وَ اله و علی و حسن و حسین و علی بن

الحسین عَلَیهِم السَّلام وارد می شوم و چشمم روشن می شود و قلبم آرام می گیرد و جگرم خنک می شود و

هنگام مرگ باروح و ریحان با فرشته های نویسنده اعمال روبه رو می شوم و اگر زنده بمانم چیزی که چشمم را

روشن می کند می بینم و با شما در مقام بلندی جای دارم؟

آنگاه منقلب شد و هایهای گریست تا آ نکه بر زمین افتاد و همه اهل مجلس از گریه او گریه کردند و امام باقر

(علیه السلام) اشک های او را از دور چشمانش پاک کرد.

سپس پیر مرد سر بلند کرد و بهامام عَلَیهِ السَّلام عرض کرد : ای پسر رسول خدا فدایت شوم ، دستت را به من

بده! حضرت دست خود را به طرف او دراز کرد.

دست امام را گرفت و بوسید و بر چشم ها و گونهها و سینه و شکمش گذارد و آ نگاه برخاست و سلام کرد و رفت

و امام باقر (علیه السلام) از پشت سر به او نگاه می کرد. سپس رو به مردم کرد و فرمود: مَن أَََحَبَّ أَن یَنظُرَ إِلی

رَجُلٍ مِن أَهلِ الجَنَّهِ ، فَلیَنظُر إِلی هذا هر کس دوست دارد به مردی از اهل بهشت نگاه کند به این مرد بنگرد. (۱۹)


منابع:

۱٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۱۶

۲٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۱۶

۳٫ بحارالانوار، ج ۳۷، ص۳۷

۴٫ بحارالانوار، ج ۴۳، ص۱۷

۵٫ مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص۱۰۷

۶٫ بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۹

۷٫ بحارالانوار، ج ۳۷، ص۳۷

۸٫ ثواب الاعمال، ص۱۸۷

۹٫ کتاب سلیم بن قیس، ص۳۵۷

۱۰٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۹۱

۱۱٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۹۰

۱۲٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۱۶

۱۳٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۸۸

۱۴٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۱۱ و ۱۱۲

۱۵٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۸۸

۱۶٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۷۹

۱۷٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۳۳

۱۸٫ بحارالانوار، ج ۲۷، ص۱۰۴

۱۹٫ بحارالانوار، ج ۴۶، ص۳۶۱ و ۳۶۲ برگرفته از کتاب سیمای معنوی حضرت زهرا (س) نوشته آقای محمدرضا اکبری

 2 نظر

زنی که صبر در مقابلش زانو می زند/ گوشه ای از ارزش ها ی وجودی زینب کبری (س)

05 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زینب کبری (س) گوشه ای از ارزش های وجودی آن بانوی آسمانی در مطلب زیر بیان شده است.

ارزش هاي اخلاقي براي كمال ايمان و شرافت انسان، راضي بودن به قضاي الهي و تسليم محض بودن در مقابل شدايد، بلاها و گرفتاري هاي ناخواسته زندگي است. « أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ… (عنكبوت/ 2 و 3)»؛ آيا مردم مي پندارند همين كه گفتند ما ايمان آورده ايم رهايشان كنند و امتحان نخواهند شد! (هرگز چنين نيست) و ما امت هاي پيشين را همه امتحان و آزمايش كرديم.»

تمام پيامبران مورد آزمايش و امتحان الهي قرار گرفتند اما امتحان همه يكسان نبود، برخي سخت تر و برخي ساده تر بود.

بسياري از اين آزمايش ها موفق بيرون نمي آيند و درجه اي هم نمي گيرند اما زينب سلام الله عليها از اين آزمايش سربلند بيرون آمد. او نسبت به دين الهي سخن ناسزا بر زبان نراند و پس از مادرش بالاترين افتخار براي زنان مسلمان شد.

اين پيام رضايت و تسليم در مقابل حوادث از سوي امام حسين(عليه السلام) آن «نفس مطمئنه اي » كه نداي «ارجعي » را با مقام بلند «راضية مرضية » لبيك گفته است در روز عاشورا به زينب واگذار شد.

به فرموده رسول گرامي اسلام، صابر حقيقي كسي است كه بر مصيبت، طاعت و معصيت صبر بورزد و حضرت زينب در اين موارد، در درجه بالايي قرار داشت. عبادات آن بانو بهترين نشانه صبر بر اطاعت ايشان است و كسي كه بر ترك گناه شكيبا نباشد لياقت حمل پرچم كربلا را بعد از برادرش ندارد.

ابن زياد به حضرت زينب سلام الله عليها مي گويد: «كيف رايت صنع الله باخيك و اهل بيتك »؛ معامله خدا را با برادرت حسين و اهل بيتت چگونه ديدي؟

زينب جواب مي دهد: «ما رايت الا جميلا»؛ جز زيبايي چيزي نديدم.

يعني او نه تنها راضي به شهادت بوده است بلكه بر اين خون و نبرد شجاعانه مباهات مي كند زيرا فرجام آن را زيبا مي بيند. كسي كه خون و شهادت و سر از تن جدا شدن و بر بالاي نيزه رفتن را «زيبا» مي بيند سربلند هميشه روزگار است. وي علت اين زيبايي را چنين بيان مي كند: «اينها از آن انسان هايي هستند كه خداوند كشته شدن را بر پيشاني آنها ثبت كرده است و اكنون به سوي جايگاه هاي حقيقي خود رفته اند.»

آري، وي با اين همه رنج ها و بلاها نه تنها روحيه خود را نباخت بلكه به مقام خشنودي رسيد. اين فرهنگ زينبيان است كه از كار پاكيزه خود پشيمان و ناراضي نيستند.

صبر و  استقامت

به فرموده رسول گرامي اسلام، صابر حقيقي كسي است كه بر مصيبت، طاعت و معصيت صبر بورزد و حضرت زينب در اين موارد، در درجه بالايي قرار داشت. عبادات آن بانو بهترين نشانه صبر بر اطاعت ايشان است و كسي كه بر ترك گناه شكيبا نباشد لياقت حمل پرچم كربلا را بعد از برادرش ندارد.

اما صبر بر مصيبت، راستي چه زني به اندازه زينب، مصيبت، رنج و اندوه ديده است. اين زن قهرمان شاهد رنج هاي مادرش زهرا(عليهاالسلام) و پدرش علي(عليه السلام) بوده است.

شاهد شهادت مادرش و فرق شكافته پدر، شهادت برادرش حسن مجتبي و بيرون ريختن جگر او، شهادت برادرش حسين و چهار يا پنج برادر ديگرش، دو فرزند خود و فرزندان برادرش حسن و حسين كه مجموع شهداي اين خانواده 18 نفر مي باشند.

آري، حضرت زينب عليهاالسلام با اين همه رنج ها و بلاها نه تنها روحيه خود را نباخت بلكه به مقام خشنودي رسيد. اين فرهنگ زينبيان است كه از كار پاكيزه خود پشيمان و ناراضي نيستند.

او خود به اسارت رفته است و گرسنگي، تشنگي، آوارگي و سرگرداني در بيابانها و … را تحمل كرده است.

اينها بخشي از مصيبت هاي زينب است و به همين علت او را «ام المصائب » ناميده اند. براستي اگر اين رنج ها بر قامت كوهي بلند فرو مي ريخت خم مي گشت و اگر بر روز روشن بار مي شد به شب تار تبديل مي گشت.

زينب در صبر بي نظير است. او از پيامبران اولواالعزم به ويژه پيامبر خاتم صبر را به ارث برده است، قرآن پيامبر را چنين دعوت به صبر مي كند: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ »(احقاف/ 35)؛ او صبر را از برادرش آموخت. امام حسين(عليه السلام) همه را از صبر خود به شگفتي درآورد: «لقد عجبت من صبرك ملائكة السماء»؛ از صبرش نه تنها انسان ها بلكه فرشتگان نيز كه بر كرده صابران عالم آگاهند به شگفت آمدند.

امام سجاد(عليه السلام) مي فرمايد: «وقتي ما وارد گودال قتلگاه شديم و چشم من به بدن هاي قطعه قطعه پدرم و ياوران او افتاد سينه ام دچار تنگي شد و حالتي به من دست داد كه نزديك بود روح از بدنم پرواز كند. در اين حال عمه ام زينب وقتي نگراني مرا ديد، گفت: «مالي اراك تجود بنفسك؟»؛ اي يادگار جد و پدر و برادرانم، اين چه حالي است كه در تو مشاهده مي كنم؟ چرا با جان خود بازي مي كني؟ غمگين مباش و بيتابي مكن! به خدا سوگند اين پيمان رسول خداست با جد و پدر و عموي تو.»

شجاعت زينب عليهاالسلام

شجاع تنها آن نيست كه در ميدان هاي جنگ دليران بجنگد و ترسي به دل راه ندهد. چه، اي بسا همين شخص اگر بلاهاي بزرگي به او برسد تحمل خود را از دست دهد. و اگر هواي نفس بر او غلبه كند چيره وي شود. همان طور كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرموده است شجاع ترين مردم كسي است كه بر هواي نفس خود غالب شود. مؤمن به كسي گويند كه همانند كوه استوار است و حوادث روزگار ايمان او را سست نمي كند.

زينب كبري سلام الله عليها در حادثه كربلا نه تنها ايمانش ضعيف نشد بلكه با تكيه به خداوند هر روز بر عزت و شوكتش افزوده مي گشت. دلاوري زينب، پس از حادثه كربلا تجلي مي كند. در زماني شجاعت خود را بروز مي دهد كه حكومت جلاد و ظالم بني اميه مُهر خاموشي بر دهان همه زده است. تا زمان حسين(عليه السلام) تنها او بود كه قدرت مقابله با طاغوت زمان را داشت اما بعد از امام حسين(عليه السلام) كسي جرات مبارزه علني و افشاگري با آن حكومت را نداشت. در چنين زماني كه خفقان كامل حكمفرما بود تنها زينب حافظ آيين خدا روي زمين و مصداق روشن آمر به معروف و ناهي از منكر، افشاگر مفاسد حاكمان جور، پاسدار آيين محمد و خون حسين و ياران او شد.

پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) فرموده است شجاع ترين مردم كسي است كه بر هواي نفس خود غالب شود. مؤمن به كسي گويند كه همانند كوه استوار است و حوادث روزگار ايمان او را سست نمي كند.

وي در دو مجلس كوفه و شام اين قدرت را به نمايش گذاشت. با بي اعتنايي وارد مجلس ابن زياد شد. ابن زياد پرسيد اين زن كسيت؟ زينب جوابي به او نداد. پس وي براي تحقير حضرت گفت: «ستايش خداي را كه شما را رسوا كرد و شما را كشت و سخن هاي دروغتان را نمايان كرد.»

اما پاسدار خون حسين به او چنين فرمود: «ستايش خداي را كه ما را با پيامبري چون محمد(صلي الله عليه و آله) گرامي داشت. بدان كه فاسق رسوا شد و دروغگو انسان نابكار است كه آن هم غير از ما (خاندان نبوت) است.»، يعني شماييد فاسق و فاجر.

اين سخن رويارو در حضور نماينده يك حاكم ظالم است، اما زينب در حضور خود ظالم يعني يزيد با عزت و قوت قلب بيشتر وارد مبارزه مي شود:

اي يزيد! سلطنت، انسانيت تو را از بين برده است.

تو اهل عذاب آخرت هستي.

تو كسي نبوده اي «يابن الطلقاء»؛ آزاد شده جد من رسول خدايي.

نفرين ها بر تو باد.

ارزش تو را بسيار پست و ناچيز مي دانم، تو را سرزنش ها و نكوهش هاي بسيار و كوبنده مي نمايم.

تو با دين رسول خدا مبارزه مي كني اما بدان اگر تمام تلاشهايت را به كار گيري دين ما از بين نمي رود و تا ابد باقي خواهد ماند. اما تو نابود خواهي شد.

اين شجاعت زينب چنان يزيد سرمست را به ذلت كشاند كه او را پشيمان نمود و مردم نيز چهره پليد يزيد را به خوبي شناختند. «يزيد را دشنام دادند و لعن كردند و به اهل بيت عليهم السلام روي نمودند و يزيد آگاه شد، خواست خويش را از خون آن حضرت تبرئه نمايد نسبت قتل را به «ابن زياد» داد و او را نفرين كرد و بر كشتن آن حضرت اظهار پشيماني نمود… .»

زينب در صبر بي نظير است. او از پيامبران اولواالعزم به ويژه پيامبر خاتم صبر را به ارث برده است، قرآن پيامبر را چنين دعوت به صبر مي كند: « فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ »(احقاف/ 35)؛ او صبر را از برادرش آموخت.

سرچشمه اين قدرت زينب، ايمان به خداست و انسان مؤمن هميشه داراي عزت و شوكت بوده، ذلت در او راه ندارد.

اين در حالي است كه زينب سلام الله عليها عاطفه، رقت و گريه خود در پي داغ هاي بسيار سنگين را در سينه خفه كرده است و اين گونه بر يزيد مي تازد.

پس چرا گريه؟

با چنين حال، وي در جاهاي متعدد گريه كرده و همه را نيز به گريه انداخته است. چه اين كه گريه با شجاعت و استقامت منافاتي ندارد. او همان طور كه با شجاعت و صبر و استقامت، مقام خويش را بالا برد با گريه بر سيدالشهدا و شهيدان خود در حماسه آنان و حفظ خون ايشان، جايگاه آنها را ارج نهاد. آري گريه بر سيدالشهدا براي زينب پلكان عروج و آرام جان اوست و براي ما وسيله آمرزش گناهان است.»

ديگر اين كه انسان هر چه مقامات معنوي بالايي داشته باشد اما چون داراي جسم و جان انساني است. از عاطفه، رقت و محبت بيشتري برخوردار است. كسي كه چنين عزادار است عاطفه اش تحرك دارد و بايد بر عزيز از دست رفته اش بيشتر اشك بريزد، همان طور كه فاطمه زهرا(عليهاالسلام) بر پدرش و امام صادق(عليه السلام) بر فرزندش گريستند.                                                   

برگرفته از مجله ماهنامه كوثر، شماره6

 نظر دهید »

اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن.....

01 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

 1 نظر

استغفار در نامه اعمال...

01 اسفند 1393 توسط *مهدی یار*

 2 نظر

چگونه خداوند زنان را از گناهان پاک می کند؟

30 بهمن 1393 توسط *مهدی یار*

اگر اشتغال را به معنای پرداختن به کار و یا توجه قلبی به کسی یا کاری بدانیم و زن را محور اصلی تربیت انسان به شمار آوریم و خانه را اولین

کانون تشکیل اجتماع، که سعادت و شقاوت انسان‏ها در آن تعیین و رقم زده می‏شود، در این صورت، خانه‏داری از مهم‏ترین اشتغالات محسوب

می‏شود که کمتر کاری به اهمیت آن دیده می‏شود.

این درحالی است که در احادیث زیادی اهمیت خانه داری زنان و توجه به خانواده ذکر شده به طوریکه در این احادیث مرتبت زن خانه دار بسیار

برتر از زنانی است که اشتغال را برگزیده و در اجتماع حضور دارند.

گزیده ای از احادیث معصومین را در رابطه با اهمیت خانه داری زنان را در ادامه می خوانیم:

*هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند.پیامبر اکرم (ص)

*در هربار شیر مکیدن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد. پیامبر اکرم (ص)

*جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.امام علی (ع)

*بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد.امام صادق (ع)

*چند گروه از زنان با حضرت زهرا در قیامت محشور میشوند.یکی از انان زنانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر میکنند.امام صادق (ع)

*هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست.امام محمد باقر (ع)

*یک لیوان آب دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است. پیامبر اکرم (ص)

*چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را میبخشد. پیامبر اکرم (ص)

*هيچ زنى نيست که شوهرش را يکبار آب دهد (يک ليوان) مگر اينکه اين رفتار براى او از عبادت يک سال که روزهايش را روزه بگيرد وشبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد. امام صادق(ع)

 سفارشات حضرت رسول(ص) به حضرت فاطمه(س)

 یا فاطمه(س) ؛

هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می شوید.

یا فاطمه(س) ؛

هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد.

یا فاطمه(س) ؛

هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد) مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه می نویسد وصد گناه محو می کند.

یافاطمه(س) ؛

هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند واو رادر چشم مردم زینت دهد.

یا فاطمه(س) ؛

بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای مرد از همسرش است .رضای همسر رضای خدا وغضب همسر غضب خدا می باشد.

یا فاطمه(س) ؛

هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود.


منبع احادیث: کتاب وسائل الشیعه ج 2ص39

 
 
 7 نظر

ریزش گناهان

30 بهمن 1393 توسط *مهدی یار*


آیت الله مجتهدی تهرانی

سجده گناهان را می ریزد.

روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد،

شکراً الله و الهی العفو بگوید، مخصوصا در نماز شب،

ده دقیقه، یک ربعی در سجده باشد،

حس می کند وقتی که به سجده می رود، سبک می شود.


آن حالت سبکی بر اثر ریـخـتـه شـدن گـنـاهـان است.

همانطور که باد در فصل پاییز برگ درختان را می ریزد،

سجده هم گناهان را می ریزد.

 

منبع:http://www.ammarname.ir/node/99509

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 35
  • خانه
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • حضرت زهرا(س)ازدیدگاه منابع اهل سنت
    • آموزه های عبادی حضرت زهراسلام الله علیها(نماز،تلاوت قرآن)
    • خانواده مطلوب ازدیدگاه حضرت زهرا(س)
  • حیا
  • بدون موضوع
  • شهدا
  • مناجات باخدا
  • سخنان بزرگان
  • خانه داری
  • رهبرم سید علی
  • ماه رمضان
  • شگفتی‌های آفرینش
  • ازدواج اسلامی
  • نیکان و بزرگان
  • موعظه
  • انقلاب در قاب خاطرات
  • نهج البلاغه
  • ايرانگردي،يزد
  • امام خوبان
  • آيات دلداري

آمارگیر وبلاگ

  • مهدی یار
  • تماس