“حباب با غیرت تر از منِ با حجاب است”
کاش غیرت حبابی داشتم
شفاف ترین و ظریفترین وجود عالم هستی حباب است که من میگویم حجاب نور نه حباب…
….بنگر و بیندیش ….
حباب اگر آزاد باشد در همه جا آرام و روان میگذرد و تمام تلالو خورشید را در مرکز خود به نمایش میگذارد .گاهی تلاقی آب و آفتاب را در یک حباب میتوان به زیبایی هفت رنگ خالص هستی دید…
حباب گویی نوعی نور گردان در فضاست آزاد و سبک به همه جا سر میزند. تا زمانی که کسی هوس لمسش را به ذهن خود نیاورد .
مرگ حباب با ضرب، لمس، حرم انگشت من است.
تمام هست حباب با لمس من تمام خواهد شد.
دیگر حتی نمی توان آن را بازیافت ، به گونه ای نیست میشود که انگار هستی در کار نبوده است.
اما من اینگونه نیستم …..گاهی اگر کسی مرا بشکند و باز خواهد که مرا بسازد … آدم دیگری می شوم ….کاش چون حباب بودم. حجابش نازک است اما غیرتش بسیار …همان که حجابش شکست نابود میشود. طوری که دیگر نیست ….
“حباب با غیرت تر از منِ با حجاب است”
خدایا! حیا و عفتم را همچون حباب گردان…زلال،صاف،تجلی آینه وار تمام جلوه های تو ،…تمام طلعتت،جلالت ،عظمتت،مهرت……تمام تو در مرکز وجودیم باشد. به گونه ای حبابیم کن که لمس وجود هر بی خدایی مرا طوری نیست کند که انگار از ازل نبوده ام …
آمین به حق جلالت
منبع: آیه های انتظار