وصیت شهدا
قاتلان واقعی ۱۷۵ غواص شهید
عملیات کربلای ۴؛ قاتلان واقعی ۱۷۵ غواص را بهتر بشناسید
۳ دی ماه سال ۱۳۶۵؛ عملیاتی با عنوان کربلای ۴ برای تهدید بصره از شرق از سوی ایران طراحی شده و قرار است تکاوران و غواصان به عنوان خط شکن از اروند رود عبور کرده و خطوط دفاعی دشمن را منهدم کنند.
همه چیز آماده یک عملیات بزرگ است؛ اما در آنسوی شط (اروند رود) نیروهای دشمن در انتظار به آب زدن غواصان ایرانی اند. تنها ثانیه هایی پس از آغاز عملیات دیگر همه نیروهای عمل کننده ایرانی از غواصان خط اول گرفته تا فرماندهان ارشد متوجه لو رفتن عملیات شده بودند.
ایران که پس از عملیات موفق والفجر ۸ (فتح فاو) ترس و دلهره را در دل حامیان صدام انداخته بود، از کمک های لجستیکی و اطلاعاتی دوستان غربی صدام به متحد خود، اطلاع دقیقی نداشت.
درست زمانی که نیروهای ایرانی با بهره گیری از اقدامات تامینی مختلف سعی داشتند جا به جایی نیروها در خط مقدم را از نظر دیده بان های عراقی دور نگه دارند، هواپیماهای جاسوسی برای فراز خطوط اول جبهه ایران به پرواز در آمده و عکس های روزانه و حتی ساعتی از این مواضع را برای نیروهای عراقی می فرستادند.
سوالی که پاسخ به آن تا حدودی می تواند زوایای پنهان عامل اصلی کشتار جوانان ایران در عملیات کربلای ۴ را نمایان کند، این است که هواپیماهای جاسوسی که اطلاعات جبهه ایران را مستقیم به کاخ صدام و اتاق جنگ وی می فرستاد متعلق به کدام کشور بود.
عدنان خیرالله وزیر دفاع وقت دولت بعثی یک هفته پس از عملیات کربلای ۴ حرف های مهمی درباره دلایل عدم موفقیت این عملیات ایران می زند؛ «علت شکست کنونی این است که ما آماده بودیم و نقشههای لازم را طرح کردیم … و از درسهای فاو استفاده نمودیم.»
عدنان خیرالله سپس در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره نقش آمریکا در ارسال این اطلاعات به عراقی ها می گوید «ما بخاطر این اطلاعات از آنها [آمریکایی ها] تشکر می کنیم»
پس از این عملیات نیز مقامات مختلف عراقی و حتی آمریکایی به نقش موثر آواکس های (هواپیمایی جاسوسی فوق پیشرفته) آمریکایی در لو رفتن اطلاعات عملیات کربلای ۴ اعتراف کردند.
کامل در www.rajanews.com/new
واعتصموا بحبل الله ...
ماهِ رجب هم خیلی زودتر از آنی که فکرش را میکردیم آمد و رفت
باور کنیم که شعبان و رمضان هم همین طور میگذرد
جــا نمانیــم …
مومنون 97
آیت الله دستغیب(نویسنده کتاب گناهان کبیره و …) مثالی جالبی میزنه:
.
اگر سگ گرسنه ای به شما روی بیاورد وهمراه شما نان و گوشت باشد،
آیا با گفتن چخ سگ میرود؟!
.
چوب هم بلند کنی فایده ندارد، او گرسنه است وچشمش به غذاست
و دست بردار نیست، اما اگر هیچ همراه نداشته باشی، می فهمد چیزی نداری و میرود… .
.
شیطان هم در کمین دل انسان است؛ نگاهی به دل می کند
اگر آذوقه اش که همان حب مال، زَر و زیور، شهوت، بخل، حسادت و…
درآن بود، همانجا متمرکز میشود و می ماند.
.
و اگر صدبارهم بگویی: اعوذبالله من الشیطان الرجیم فایده ندارد؛
اما اگر طعمه و آذوقه اش، را دور کنی آنگاه می بینی با یک استغفار فرار میکند…
.
.
.
تا وقتی گناه رو دوست داریم و خودمون رو در موقعیت گناه قرار میدیم :
نمیشه بشینیم صحنه های مستهجن ببینیم و بگیم پناه میبریم بخدا!
تو مجلس گناه بشینیم و بگیم پناه میبریم به خدا!, مثل اینکه
خودتو بندازی جلو ماشین و بگی پناه میبرم به خدا!!!
.
باید از موقعیت گناه فرار کنیم و به خدا پناهنده بشیم…
تقویت معنویت بین طلاب(ویژه مسابقه)
سلام
من برای پیشنهاد تقویت معنویت بین طلاب از سخنان رهبر معظم انقلاب استفاده کردم.
پرهیز از مادیات در حوزه
امروز، حوزه قم، بر قلّه جوامع روحانیت است. در طول تاریخ و در عرض زمان، در هیچ برههاى، حوزهاى با این
كمیّت و كیفیتِ كارى و با این هدفهاى بزرگ و امیدهاى درخشان وجود نداشته است. در گذشته، طلاّب در
حوزههاى علمیّه، افق را تیره و تار مىدیدند. آماج تبلیغات آنها، گاهى به یك جماعت چند ده نفرى محدود مى شد.
حوزهها به جهان نمىاندیشیدند. به پایگاههاى رفیع سیاسى، اقتصادى و انسانى در اكناف گیتى نمىاندیشیدند.
امروز در نگاه طلبه جوان، یك روستا نه به عنوان یك محیط محدود، بلكه جهان گستردهاى است كه در آن،
سیاست، استكبار، ابرقدرتها و صفوف به هم فشرده باطل وجود دارند و طلبه در دل و با عزم راسخ خود، به پیشواز
این دنیا مىرود تا علىرغم میل دشمنان، در عرصه گیتى، سخن حق را زنده كند و به كرسى بنشاند. اگر به روستا
مىرود، به چشم بخشى از آن دنیاى بزرگْ به آن نگاه مىكند. در آن دنیا، روستا، شهر، شهر بزرگ، كارخانه،
دانشگاه، محیط هاى اسلامى و غیر اسلامى و بلكه ضدّاسلامى هم وجود دارد. این، امید طلبه امروز و آفاق دید
اوست (ما در چه زمان چنین شرایطى را داشتیم؟!) و صفاى طلبگى، همان دریاچه زلال آرامى است كه توفان
هاى مادّیگرى، سكون و طمأنینه الهى آن را آشفته نكرده است.
ساده زیستی، صفای طلبگی
صفاى طلبگى، همان معنویّت و حجره ساده، تواضع و كم توقّعى آن است، یا خانهاى كه از حجره، چندان بهتر
نیست. به همین دلیل است كه بنده در دل خود، این جمع را بسیار ارج مىنهم و قدر مىدانم و از خدا مىخواهم كه
آنچه رضاى او و به سود این جمع و حوزههاى علمیّه و طبعاً به سود جهان اسلام است، در این فضا منعكس كند و
به دلها و گوشها برساند.
تبلیغ دین مهم ترین وظیفه حوزه
درس هم كه می خوانیم، براى این است كه بتوانیم پیام الهى را ابلاغ كنیم، برسانیم؛ حالا چه در زمینۀ معارف
دینى، چه در زمینۀ احكام دینى، چه در زمینّۀ اخلاق الهى.
ارتباط روحانیت و حوزه
امروز در هر خانهاى، در هر مدرسهاى، در هر گوشهاى، به قول یكى از آقایان شاید در هر روستائى اگر برویم، از
فناورى اطلاعات یك چیزى آنجا مشاهده میكنیم. حوزهى علمیه میخواهد عقب بماند؟ سى سال آینده را به
همین قیاس كنید؛ البته با یك شتاب بیشترى. یعنى شتاب علم در این بیست سالى كه گذشت، یقیناً به مراتب
كمتر خواهد بود از شتاب علم و پیشرفت علم و فناورى در بیست سالى كه پیش روى ماست؛ در سى سالى كه
پیش روى ماست. آن روز اى بسا صاحبان افكار گوناگون، مكاتب گوناگون، نحلههاى منحرف، صاحبان اغراض فاسده
بتوانند خیلى آسان كلاسهاى درس دانشگاههاى شما را، مدرسههاى شما را، فرزندان شما را در خانههایتان در
مشت بگیرند، در تصرف بگیرند؛ شما هم هیچ كار نتوانید بكنید. فكر آن روز را حوزهى علمیه باید بكند. مسئول،
حوزهى علمیه است. مسئول دیندارى مردم، روحانیت است. روحانیت هم مولود و ساختهى دست حوزهى علمیه
است. با این نگاه مسئولیت را بسنجید؛ این جورى توزین بكنیم مسئولیت را تا بفهمیم بر دوش ما، بار سنگینى كه
هست، چیست. این یك نكته؛ مسئلهى آیندهنگرى.
تبلیغ با عمل وبصیرت
اصل مسئلۀ تبلیغ، ناظر است به عمل، همراه با بصیرت و یقین. باید بصیرت باشد. یقین، یعنى همان ایمان
قلبى متعهدانه، وجود داشته باشد و بر پایۀ این بصیرت و یقین، حركت انجام بگیرد. اگر بصیرت بود، یقین بود، اما
كارى انجام نگرفت، این مطلوب نیست؛ تبلیغ نشده است. اگر چیزى تبلیغ شد، اما بدون بصیرت و بدون یقین - هر
كدام از این ها كم باشد - یك پایه خراب است و مطلوب به دست نخواهد آمد. این یقین همان چیزى است كه
«ءامن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون كلّ ءامن باللَّه و ملائكته و كتبه و رسله»؛یعنى اولْ كسى كه به
پیام، اعتقاد و ایمان عمیق پیدا می كند، خودِ پیامآور است. اگر این نبود، كار دنباله پیدا نخواهد كرد، نفوذ نخواهد
كرد. آن ایمان هم باید با بصیرت همراه باشد؛ همچنانى كه حالا دربارۀ بصیرت مطالبى گفته شده است و روشن
است. این، می شود عمل صالح. یعنى «انّ الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات»، واقعاً عمل صالح و مصداق اتمّ عمل
صالح، همین تبلیغ است كه انجام باید بگیرد. پس در باب تبلیغ، باید فكر كرد، باید كار كرد.
سادگی و صفا باعث معنویت طلاب می شود.
به نقل از:http://www.hawzah.net (1390.7.26)
در مذهب حق علی ولی الله است..
هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه
تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
در مذهب حق علی ولی الله است..
الهی عظم البلاء
میلاد پرسرور جوادالائمه (ع)مبارک باد.
میلاد پرسرور جوادالائمه مبارک بادامام جواد(ع):
امام جواد ع میفرماید:
من استغنی بالله افتقرالناس الیه و من اتقی الله احبة الناس.
کسی که با توکل به خداوند روی نیاز از مردم برگرداند، مردم به او روی می آورند.
و کسی که تقوای الهی را پیشه کند، مردم او را دوست می دارند.
چرا دیدن نور وضو از آیت الله بهجت گرفته شد؟
مرحوم آیت الله بهجت(رحمة الله علیه) در زمان های قدیم با مرحوم آقای میلانی ملاقات کرده بودند.
ایشان فرموده بود که آقای بهجت به ایشان عرض کرده بودند، اینکه می گویند وضو نور است، من نور وضو را دیده ام.
بعد فرمودند بعد از اینکه این مطلب را گفتم از من گرفته شد.
نه اینکه نورش گرفته شد. نورش هست ولی دیگر نمی دیدند.
منبع:http://montazeranzohour313.blogfa.com/post/2132